درک اقتصاد مقیاس در زنجیرههای خردهفروشی
درک مفهوم اقتصاد مقیاس به توضیح این موضوع کمک زیادی میکند که چرا زنجیرههای بزرگ خردهفروشی در بازار برتری چشمگیری دارند. در واقع، این شرکتها به دلیل عملکرد در مقیاس بسیار بزرگ و انجام فروشهای عظیم روزانه، از این مزیت بهرهمند میشوند. میخواهید بیشتر بدانید که واقعاً در پشت صحنه چه اتفاقی میافتد؟ در شرایط عمدهفروشی، این خردهفروشان از قدرت خرید خود استفاده میکنند تا قراردادهای بهتری ببندند. همچنین، از داشتن سیستمهای گسترده توزیع بهره میبرند که هزینهها را در تمامی بخشها کاهش میدهند. برخی ممکن است استدلال کنند که این موضوع منجر به رقابت ناعادلانه میشود، اما نمیتوان انکار کرد که این غولها تنها با بزرگی اندازه، به بهرهوری بیشتری دست پیدا میکنند.
تعریف اقتصاد مقیاس در متن توزیع جمله
وقتی زنجیرههای خردهفروشی به اندازه کافی بزرگ میشوند، شروع به کسب مزایای جدی هزینهای از طریق اندازه بزرگ و تولیدهای انبوه یا حجم بالای فروش میکنند. در عملیات عمدهفروشی به طور خاص، این مزایا زمانی به وضوح نمایان میشوند که هزینه هر واحد کاهش پیدا میکند، چون هزینههای ثابت بین تعداد بسیار بیشتری از اقلام تقسیم میشوند. این موضوع برای خریداران معمولی به چه معناست؟ قیمتهای پایینتر روی قفسهها که در واقع کالاها را ارزانتر و در دسترستر میکند. خردهفروشان بزرگ معمولاً به این صرفهجوییها از طریق ادغام تمام عملیات زیر یک سقف و خرید مقدار بیشتری کالا در یک زمان دست مییابند. هرچه حجم سفارش بیشتر میشود، تامینکنندگان باید سختتر کار کنند تا بتوانند سود خود را حفظ کنند. خردهفروشان از این قدرت استفاده میکنند تا قراردادهای بهتری با فروشندگان منعقد کنند که در نهایت منجر به کاهش هزینههای آنها و افزایش سود خالص در بلندمدت میشود.
چگونه زنجیرههای خردهفروشی از قدرت خرید بلوکی استفاده میکنند
فروشگاههای بزرگ خردهفروشی با خرید حجم زیادی از کالاها، از قدرت خرید خود استفاده میکنند تا توافقهای بهتری با تأمینکنندگان داشته باشند، که این امر به مشتریان اجازه میدهد تا کالاها را با قیمتهای پایینتری خریداری کنند. توانایی مذاکره برای دستیابی به این قیمتهای مناسب به فروشگاهها کمک میکند تا قیمتهای خود را پایین نگه دارند و در بازار پیش از رقبا قرار بگیرند. به عنوان مثال والمارت را در نظر بگیرید. این خردهفروش بزرگ تا حدی امپراتوری خود را به همین دلیل ایجاد کرده است که مقدار بسیار زیادی کالا را یکجا خریداری میکند. وقتی شرکتها محصولات را به مقدار زیاد سفارش میدهند، تأمینکنندگان اغلب موافقت میکنند تا تخفیفها یا شرایط پرداخت بهتری را ارائه دهند. به همین دلیل است که فروشگاههای بزرگ میتوانند کالاها را ارزان بفروشند و در عین حال از هر فروش سود کسب کنند. این موضوع به نفع همه طرفها به خوبی کار میکند.
کارایی شبکه توزیع در عملیات فروشگاههای بزرگ
کارایی شبکههای توزیع، تفاوت ایجادکننده است، به خصوص برای زنجیرههای بزرگ خردهفروشی در زمینه بهدستآوردن لجستیک مناسب و کنترل هزینهها. وقتی لجستیک به خوبی انجام شود، کالاها سریعتر از محل تولید به قفسههای فروشگاهها منتقل میشوند، که به معنای زمان انتظار کمتر و هزینههای حمل و نقل ارزانتر است. معمولاً فروشگاههای بزرگ سرمایهگذاری زیادی در زمینه ابزارهای فناوری و تحلیل دادهها انجام میدهند تا جریان محصولات درون سیستم خود را بهینه کنند، به گونهای که آنچه روی قفسه قرار میگیرد با آنچه مشتریان واقعاً میخواهند خریداری کند، مطابقت داشته باشد. این بهرهوریها به صرفهجویی واقعی تبدیل میشوند و به کسبوکارها کمک میکنند بودجه خود را بهتر مدیریت کنند. لجستیک خوب دیگر یک مزیت اضافی نیست، بلکه یک ضرورت برای اداره یک عملیات خردهفروشی سودآور تبدیل شده است. شرکتهایی که در این زمینه مهارت دارند، نسبت به رقبایی که هنوز نتوانستهاند چگونگی ترکیب نوآوری با مدیریت هوشمندانه سیستمهای توزیع خود را بیابند، برتری قابل توجهی دارند.
Mechanisms for Cost Reduction in زنجیره فروشی عمدهفروشی
سیستمهای مدیریت موجودی بهینه
مدیریت خوب موجودی، تفاوت بزرگی را برای فروشگاههای خردهفروشی ایجاد میکند که سعی دارند از انباشت بیش از حد موجودی در انبارهایی که فضا و پول اضافی مصرف میکنند، جلوگیری کنند. وقتی خردهفروشان ابزارهای تحلیل داده را به سیستمهای خود متصل میکنند، در پیشبینی اینکه مشتریان ماه آینده چه محصولاتی را نسبت به هفته جاری میخواهند، عملکرد بهتری دارند. والمارت را به عنوان مثالی در نظر بگیرید، آنها هزینههای موجودی خود را با ردیابی اقلامی که به سرعت از قفسهها برداشته میشوند نسبت به کالاهایی که فقط گرد جمع میکنند، کاهش دادهاند. کنترل هوشمند موجودی به این معنی است که فروشگاهها محصولات کافی در دست دارند بدون اینکه خرید بیش از حد کنند، که این امر باعث حفظ جریان نقدی میشود و اجازه نمیدهد پول در کالاهای فروخته نشده گیر کند. و باید گفت که هیچ کس دوست ندارد به طور مداوم قیمت کالاها را کاهش دهد تا موجودی قدیمی را خالی کند، در حالی که میتوان به جای آن فروش با قیمت کامل انجام داد.
مزایای مذاکرات تأمینکنندگان برای خردهفروشان بزرگ
فروشگاههای بزرگ (Big box stores) در هنگام مذاکره با تأمینکنندگان به شدت قدرتمند هستند، چون مقدار زیادی کالا خریداری میکنند. حجم خرید انبوه آنها به این معنی است که فضای بیشتری برای مذاکره دارند و میتوانند قراردادهای بهتری نسبت به دیگران در بازار ببندند. این موضوع چه معنی دارد؟ آنها موفق میشوند دورههای پرداخت طولانیتر، قیمتهای پایینترین حد ممکن برای محصولات و همچنین نرخهای تخفیف انبوه را به دست آورند که به سادگی برای کسبوکارهای کوچک قابل دسترسی نیست. همچنین روابط تأمینکننده را فراموش نکنید. وقتی خردهفروشان روابط محکم کاری با تأمینکنندگان خود برقرار میکنند، یک سیستم زنجیره تأمین قابل اعتمادتری ایجاد میشود. این موضوع به معنی کاهش بیشتر کمبود موجودی در فصلهای اوج تقاضا و زمانهای واکنش سریعتر در مواقعی است که تقاضا ناگهان افزایش مییابد، چیزی که بیشتر فروشگاههای کوچک نمیتوانند به آن دست پیدا کنند.
هزینههای عمومی مشترک بین مکانهای چندگانه
هنگامی که زنجیرههای خردهفروشی هزینههای ثابت خود مانند هزینههای بازاریابی، دستمزد کارکنان اداری و اجاره فروشگاه را بین چندین شعبه تقسیم میکنند، در نتیجه هر شعبه سهم کمتری از بار مالی را به عهده میگیرد. در واقع، تقسیم این هزینهها باعث میشود که هزینه کلی اداره هر فروشگاه کمتر شود. اما در عین حال، تقسیم منصفانه هزینهها بین شعب مختلف و در عین حال اداره بهخوبی تمامی شعب در نقاط مختلف کشور، دشواریهای واقعی دارد. برخی مناطق ممکن است بسته به شرایط محلی، نیازمند سرمایهگذاری بیشتری نسبت به دیگر مناطق باشند. خبر خوب این است که این روش به خردهفروشان کمک میکند تا بودجه خود را بیشتر کش دهند و این همان دلیل رشد پیوسته و گسترش فروشگاههای زنجیرهای در طول سالهاست، حتی در شرایط رقابت شدید موجود در بازار.
مطالعات مورد: زنجیرههای فروشگاهی بهرهبرداری از اقتصاد مقیاس
انقلاب زنجیره تأمین والمارت
والمارت به طور کامل چگونگی مدیریت زنجیره تأمین خود را دگرگون کرد و به یک الگوی مرجع در زمینه به دست آوردن تخفیفهای بزرگ از طریق همکاری مستقیم با تأمینکنندگان تبدیل شد. این خردهفروش سالها برای ساختن این همکاریها وقت گذاشت و این امکان را فراهم کرد که عملیات خود را به نحو بهتری انجام دهد و در عین حال هزینهها را در تمامی بخشها کاهش دهد. فناوری نیز نقش بزرگی دارد. والمارت سرمایهگذاری زیادی در بهبود لجستیک کرده و سیستمهای پیشرفته ردیابی موجودی را اجرایی کرده است که به مدیران اجازه میدهد دقیقاً ببینند در هر لحظه چه موجودی کالایی دارند. تمام این اقدامات با هم سالانه دهها میلیارد دلار صرفهجویی برای شرکت فراهم کرده است. این میزان پول نشان میدهد که والمارت چقدر در فشردن هر پنی از عملیات عظیممقیاس خود مهارت دارد.
استراتژی اتوماسیون انبار آمازون
وقتی آمازون در اوایل دهه ۲۰۱۰ شروع به سرمایهگذاری در رباتهای انبار و سیستمهای خودکار کرد، کاملاً نحوه ارسال سریع کالاها را تغییر داد. این ماشینها اکنون میلیونها مورد کالا را در هر روز با دقت بیشتری نسبت به کارگران انسانی مدیریت میکنند. پیامد نهایی این بود؟ کاهش هزینههای عملیاتی در حالی که قفسهها بهخوبی پر میشوند. برای مشتریان، این موضوع به معنای قیمتهای ارزانتر بدون قربانی کردن سرعت تحویل است. بررسی آنچه آمازون در اینجا به دست آورد، دلیل علاقه شرکتهای بزرگ به گسترش سرمایهگذاریهای فناورانه را نشان میدهد. آنها فقط برای سرگرمی خودکار نکردند، بلکه چیزی ساختند که از چندین جهت معنای تجاری داشت.
بهبود چرخه موجودی نوردستروم
نوردمان واقعاً بازی خود را از نظر گردش سریعتر موجودی بهبود داده است. آنها از انواع ابزارهای تحلیل داده استفاده میکنند تا دنبال کنند که مشتریان واقعاً چه میخواهند، نه اینکه فقط حدس بزنند. به عنوان مثال، اگر کفشهای نیمساق در مناطق خاصی بهتر از انتظار فروشته شوند، نوردمان به سرعت موجودی خود را برای تطبیق با تقاضا جابجا میکند. این کار باعث کاهش هزینههای انبارداری میشود، چون آنها دیگر کالاهای اضافی را در انبار نگه نمیدارند. شرکت از این تنظیمات، میانگین افزایش ۳۰ درصدی در فروش را تجربه میکند، در حالی که میزان کاهش قیمتها پایین میماند. نوردمان نشان میدهد که خردهفروشان برای موفقیت به واژههای زنگدار و پیچیده نیازی ندارند. فقط توجه به جزئیات به سبک قدیمی، ت 결یت با فناوری هوشمند است که در بازار رقابتی امروز تفاوت ایجاد میکند.
نقش فناوری در گسترش عملیات فروشگاهی
ابزارهای پیشبینی تقاضا محور از هوش مصنوعی
خردهفروشان شاهد تغییرات اساسی در نحوه پیشبینی تقاضای مشتریان هستند که بسیاری از آنها بخاطر استفاده از سیستمهای هوشمند پیشبینی تقاضا محقق شده است. این ابزارها به کمک اعداد فروش گذشته و تحلیل شرایط فعلی بازار، به فروشگاهها کمک میکنند تا مقدار مناسبی از کالا را در دست داشته باشند. وقتی این کار به خوبی انجام شود، از یک سو از انباشت بیش از حد کالا جلوگیری میشود و از سوی دیگر مواقعی که کالاهای محبوب در دسترس نیستند کاهش مییابد. مزایای مالی این روش هم بسیار مشهود است. فروشگاهها پول بیشتری صرف نگهداری کالا در انبار نمیکنند و در عین حال در دورههای شلوغ خرید، قفسهها همچنان پر از کالا باقی میماند. بسیاری از مدیران زنجیرههای فروش گزارش دادهاند که جریان نقدی آنها از زمان استفاده از این روشهای هوشمند پیشبینی به میزان قابل توجهی بهبود یافته است. علاوه بر این، مشتریان تمایل دارند رضایت بیشتری داشته باشند وقتی که بتوانند کالاهای مورد نیاز خود را بدون نیاز به انتظار طولانی یا دیدن قفسههای خالی پیدا کنند، که این موضوع برای هر کسی که در حال اداره یک کسبوکار خردهفروشی موفق است کاملاً منطقی به نظر میرسد.
ردیفبندی RFID برای لجستیک سریعتر
فناوری RFID به یکی از عناصر کلیدی برای حرکت بهتر در لجستیک خردهفروشی تبدیل شده است، عمدتاً به این دلیل که به فروشگاهها این امکان را میدهد تا محصولات را در همه مراحل زنجیره تأمین بهصورت زنده و لحظهای ردیابی کنند. با این سطح از دید، خردهفروشان میتوانند از دستدهیهای ناشی از دزدی و اشتباهات کاسته و موجودی انبار خود را تقریباً همیشه در سطح مناسبی حفظ کنند. برای کسبوکارهایی که به دنبال بهبود مدیریت در انبارها و مراکز توزیع هستند، RFID تفاوت ایجاد میکند چرا که ردیابی دقیق اقلام را فراهم میکند. فروشگاهها بهطور واقعی شاهد بهبود در سرعت تجدید موجودی قفسهها و مدیریت موجودی دستآورد خود هستند. مشتریان هم متوجه این تغییر میشوند - وقتی قفسهها بهدرستی پر شوند به جای اینکه خالی بمانند، خریداران مجبور نیستند برای دریافت کالاهای مورد نیاز خود منتظر بمانند، که این امر منجر به سردرگمی کمتر در صندوق فروش و رضایت بیشتر مشتریان میشود.
سیستمهای POS مرکزی کاهش اصطکاک عملیاتی
سیستمهای فروش متمرکز واقعاً سردردیهایی را که خردهفروشان را در روزهای عادی دنبال میکند، کاهش میدهند، عمدتاً به این دلیل که مشتریان را خوشحال میکنند و خطوط بلند تسویه حساب که همه دشمنی میکنیم را تسریع میکنند. نحوه کار این سیستمها در واقع بسیار ساده است، آنها باعث انجام معاملات روانتر و جمعآوری تمام اطلاعات فروش میشوند تا فروشگاهها بتوانند متوجه شوند چه چیزی فروخته میشود و چه چیزی روی قفسهها باقی میماند. وقتی تمام چیزها از ش countersounterهای تسویه حساب تا سطوح موجودی با هم در تمامی مکانهای فروشگاهی هماهنگ شوند، کسبوکارها به طور کلی بهتر کار میکنند. این موضوع به کارکنان اجازه میدهد بیشتر روی خدمت به مشتری تمرکز کنند تا اینکه گزارشهای موجودی گمشده را تعقیب کنند. خردهفروشانی که این سیستمها را اجرا میکنند، اغلب متوجه کاهش مشکلات در ساعات شلوغی میشوند و این موضوع به آنها برتری واقعی نسبت به رقبایی که هنوز با روشهای قدیمی دست و پنجه نرم میکنند، میدهد. و در نهایت، توانایی رشد بدون اینکه فرآیندهای ناکارآمد شما را درگیر کنند، تفاوت بزرگی را برای زنجیرههای در حال گسترش که میخواهند در بازار امروز پیشی بگیرند، ایجاد میکند.
چالشها در هنگام اسکیل کردن زنجیره فروشی عمدهفروشی
نگهداری از کنترل کیفیت در حجم
کنترل کیفیت همچنان یکی از بزرگترین دغدغهها برای زنجیرههای خردهفروشی است که سعی دارند با سفارشهای بزرگتر و رشد سریعتر کنار بیایند. وقتی فروشگاهها شروع به تولید بیشتر محصولات میکنند تا با تقاضا سرعت بگیرند، اغلب شاهد ظهور ناسازگاریهایی در آنچه ارسال میشود خواهیم بود. مشتریان به سرعت متوجه این موضوع میشوند که این امر تجربه کلی خرید خود آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل خردهفروشان باهوش، زمان و هزینه قابل توجهی را صرف ایجاد چکهای دقیق کیفیت در طول زنجیره تأمین خود میکنند. این سیستمها به شناسایی مشکلات در مراحل اولیه کمک میکنند، قبل از اینکه اقلام معیوب به قفسههای فروشگاه یا خانه مشتریان برسند. بسیاری از شرکتها اکنون از ابزارهای بازرسی خودکار در کنار کارکنان با تجربه که میدانند دقیقاً چه چیزی را باید بررسی کنند استفاده میکنند. نتیجه چیست؟ کاهش مرجوعیها، خریداران خوشحالتر و اعتباری است که حتی در زمانی که عملیات از فروشگاههای محلی به شبکههای ملی گسترش مییابد، قوی باقی میماند.
تعادل بین استانداردسازی و نیازهای بازار محلی
هنگام گسترش عملیات خود، زنجیرههای خردهفروشی با حفظ استانداردهای یکنواخت دچار مشکل میشوند، در حالی که همچنان باید نیازهای مشتریان محلی را برآورده کنند. فرآیندهای استاندارد شده میتوانند سازگاری در محصولات و تلاشهای بازاریابی را در تمامی مکانهای فروشگاهی به ارمغان آورند. اما فروشگاهها باید خود را با سلیقههای منطقهای تطبیق دهند، که این امر به معنی ایجاد تبلیغات ویژه، انبار کردن اقلام محبوب محلی و آموزش کارکنان برای مدیریت تعاملات خاص با جامعه محلی است. خردهفروشانی که این تفاوتها را نادیده میگیرند، اغلب شاهد کاهش فروش و مشتریان قدیمی ناراضی هستند، زیرا خریداران به دنبال برندهایی هستند که عادات خرید و پیشینه فرهنگی آنها را درک کنند. کلید گسترش موفق در نقطهای بین سیاستهای شرکتی سفت و گیر و آزادی کامل محلی قرار دارد، یعنی یافتن آن نقطه طلایی که هویت ملی برنند با ارتباط محلی ترکیب شود و از دست دادن تمرکز روی هیچکدام را به همراه نداشته باشد.
چالشهای امنیت اطلاعات در سیستمهای دادههای مرکزیشده
سیستمهای داده متمرکز بهرهوری را فراهم میکنند اما با مشکلات امنیتی بزرگی همراه هستند که زنجیرههای خردهفروشی باید بهصورت مستقیم با آنها دست و پنجه نرم کنند. وقتی یک سرقت اطلاعات رخ میدهد، انواع اطلاعات حساس مشتری فاش میشوند که این امر نه تنها اعتماد مصرفکننده را تضعیف میکند، بلکه باعث میشود مقرراتگذاران جریمههای سنگینی را به فروشندگان تحمیل کنند. خردهفروشان باید در این زمینه سرمایهگذاری مناسبی انجام دهند و از کمکاری در این بخش خودداری کنند. حفاظتهای عملی عبارتند از: رمزنگاری قوی برای دادههای در حالت استراحت و در حال انتقال، انجام بازرسیهای امنیتی سهماهه توسط ارائهدهندگان خدمات مستقل، و آموزش کارکنان برای شناسایی تلاشهای فیشینگ و نحوه مدیریت صحیح اطلاعات حساس. بسیاری از فروشگاهها دیگر این درس را با درد و دانایی فراموش کردهاند بعد از اینکه سرقتهای اطلاعاتی سرخط خبرها را به خود اختصاص دادند. امنیت سایبری دیگر فقط یک الزام مطابقتی نیست، بلکه به یک روش کسبوکار ضروری برای حفاظت از سود و اعتبار برند در بازار دیجیتال امروز تبدیل شده است.